در نوشته پیشین پیرامون موسیقی پاپ (پاپ، مهم ترین ژانر موسیقی) سطرهایی نگاشته شد. اکنون به همراه دلایل ضعف موسیقی پاپ در ایران، پیرامون چند راهکار با توجه به بهبود شرایط و نگرش مثبت وزارت ارشاد در سالهای اخیر گفت و گو خواهیم کرد.
مدیریت فرهنگی، رسانه
مدیریت فرهنگی در سطح رسانه، بیشترین سهم را در اثرگذاری بر ذائقه فرهنگی یک جامعه دارد. برای نمونه در دو دهه گذشته، تمرکز رسانههای ملی ایران، میانگین شعور فوتبالی مردم ما را به حدی بالا برد، که گاهی فراتر از توان فنی فوتبال ایرانیست. پخش و بررسی شبانهروزی این ورزش، ضمن بالا بردن میزان دانش فنی، انتظارات مخاطبین را نسبت به کیفیت و موفقیت فوتبال داخلی نیز بالا برده است. حال آن که بسیاری از مردم ما، با وجود این که شنونده سبکهای گوناگون موسیقی هستند، ولی دانش کافی نسبت به نام سازهای متداول موسیقی را ندارند!
مدیریت فرهنگی، برنامه ریزی و نظارت
بخش بزرگی از سیاستهای فرهنگی ما در دهه های گذشته پیرامون سیاستهای نظارتی بوده و نداشتن برنامهریزیهای واقع بینانه، موسیقی صنعتی ما را درگیر ابتذالی با ریشههای عمیق کرده، موسیقی بدون اندیشه، که تنها به عشقهای سطحی میپردازد، و موسیقی که از حیث هنری هیچگونه پیشرفتی ندارد و حتی گاهی دچار عقب ماندگی میشود نمایانگر بینشهای خام نسلهای جوانیست، که در برخی از آنها هیچ گونه جهانیبینی به چشم نمیخورد.
امروزه سیاستهای کلان دفتر موسیقی، راه را بسیار هموارتر نموده و مسیر هنر آماده پذیرش دوستداران موسیقی است که با ژرفنگری به آینده روشن آن نظر دارند.
عوام گرایی بیش از حد
بیشتر فعالان موسیقی پاپ از نظر اندیشه، چه جهانبینی شخصی، چه هنری، نه تنها در جایگاه تفکر پیشرو و هدایتگر اجتماعی نیستند، بلکه از منظر نگرش هنری در جایگاه مخاطب موسیقی قرار میگیرند، هنگامی که یک هنرمند از درون مخاطب عامی موسیقی است، تنها به دنبال تکرار میرود. نگرشهای پیشرو را به سختی میپذیرد و حتی اگر در عرصه موسیقی به توفیق برسد، یا آن را در حالت ایستا نگه میدارد و یا به عقب میراند.
اگر از آغاز بتوانیم با آموزش و پرورش درست و تحصیلات آکادمیک؛ توانمندی و تفکر استاندارد هنری را برای دوستداران ورود به عرصه موسیقی فراهم آوریم، در آینده نه چندان دور شاهد اندیشههای نو و آثار ماندگار خواهیم بود.
کمپانیها، مارکت هنری
کمپانیهای موسیقی به اندازه کافی، در بخش ساخت اثر گسترش نیافته اند، بیشتر آهنگسازان ترجیح میدهند پیشنهادهای خود را از شرکتهای موسیقی دریافت کنند، تا افراد عموما تازهکاری که حتی نسبت به خواستههای خود نیز مطمئن نیستند؛ در واقع در بخش تولید اگر کمپانیهای ایرانی، بر اساس روال مارکتهای موسیقی در جهان سفارش آثار را بر عهده بگیرند، شاهد دور شدن تولیدات، از تکرارهای روتین خواهیم بود.
از سوی دیگر بخش چشمگیری از این کمپانیها، با ساختاری مافیایی گونه در این عرصه فعالیت میکنند. تلاشهایی محدود به توانمندی ستارهسازی، برخورداری از قدرت نقشآفرینی در بازار و انباشت ثروت به سختی میتواند رویدادهای سودمندی را برای موسیقی رقم بزند.
فاصله بین موسیقی آکادمیک و صنعتی
به سختی میتوان در آموزشگاهها، کلاسهای هارمونی و ارکستراسیون مدرن را یافت، مدرسین کلاسیک و آکادمیک گاهی حاضر به دیدن موسیقی صنعتی خارج از قاب موسیقی کلاسیک نیستند، المانهای موسیقی مردمی را درک نمیکنند، و این فاصله بین هنرمند پاپ و دانش و توانمندی اصولی موسیقی، وی را تنها به سمت استفاده از غریضه بنا شده بر شنیدههای محدودش میکشاند. جدای از بازده کم فارغالتحصیلان موسیقی دانشگاهی در ایران، نبود رشتههای مدرن هم چون مهندسیهای موسیقی و سبکهای روز دنیا، چارت تحصیلی ناکارآمد، اساتید و ظرفیت محدود پذیرش دانشجو، فاصله بین تحصیل موسیقی و تولید اثر استودیویی را که بخش بزرگی از آن شامل پاپ میشود را زیاد کرده است.
ارتباط جهانی، دنیای شنیداری هنرمند و مخاطبین
موسیقی صنعتی ایرانی، هیچ نگرش هدفمندی ندارد، گاهی به سمت موسیقی ترکی میرود، گاهی تحریرهای گل درشت سنتی را زیر عنوان موسیقی تلفیقی ارائه میکند، گاهی با راک یا فلامنکو در هم میآمیزد و گاهی رپ شش و هشت را معرفی میکند!
ما نه توانستیم فرمی پاپیولار، در خور شأن موسیقی دستگاهی و ایرانیمان بسازیم، نه موسیقی مدرن دنیا را درک کردیم. کسانی که در جامعه ما موسیقی کار میکنند، گاهی یادشان میرود پیش از موزیسین بودن، باید موزیک باز باشند (به معنای گوش دادن به سبکهای گوناگون، غرق شدن در اقیانوس موسیقی از شرق تا غرب از بلوز آفریقایی، تا کانتری آمریکایی، کلاسیک اروپایی، هندی، عربی و …) دنیای کوچک دست اندرکاران موسیقی چیزی جز تکرار را به وجود نمیآورد.
وقتی موسیقی، سینما و ورزش را به عنوان سه سرگرمی دنیای امروزی که در جایگاه نیازهای اولیه انسان مدرن نشسته اند مینگریم، در خواهیم یافت درک کلاس جهانی فوتبال اروپایی و سینمای هالیوودی برای مخاطبین ما گاهی آسانتر بوده تا موسیقی روز دنیا بررسی این موضوع خود مجالی جداگانهای میطلبد.
فرزام توسلی، مدیر داخلی