پیش نویس
کپی رایت در عصر دیجیتال و اهمیت غیرقابل انکار آن در آثار هنری به خصوص آثار نوشتاری موضوعی ست که می توان در چندین جلد کتاب به تشریح و یا ساعت ها پیرامون آن به گفت و گو پرداخت. دلیل آن که امروزه آثار نوشتاری بدون داشتن ناشر اثر بی اهمیت جلوه می کنند؛ حقوقی ست که اثر، صاحب اثر، مولف و ناشر در ابعاد مختلف به خود تعلق می دهند.
کپی رایت سیر تکاملی این حقوق را طی کرده تا به عنوان یک قانون و زبان در بین اهالی هنر و آثار نوشتاری شناخته شود. « محمود آموزگار » در شماره 122 مجله بخارا در بهمن و اسفند سال 1396 طی یک یادداشت به تاریخچه کپی رایت تا وجود و وجوه اهمیت آن پرداخته است. مجلهٔ بخارا، دوماهنامهای فرهنگی و هنری به مدیر مسئولی و سردبیری « علی دهباشی » است که در آن مقالات، نقدها و خبرهای مربوط به ایرانشناسی، ادبیات و هنر ایران و جهان منتشر می شود.
کپی رایت در عصر دیجیتال
پیش از اختراع ماشین چاپ در قرن پانزدهم میلادی، حمایت از آثار مولفان، پدید آورندگان، هنرمندان و دانشمندان بیشتر جنبه اخلاقی داشت و هیچ گونه ضمانت حقوقی در بین نبود. اختراع ماشین چاپ در قرن پانزدهم، پدیدار شدن حرفه جدیدی به نام ناشر، امکان تکثیر انبوه کتاب، ضرورت تنظیم حقوق و تکالیف ناشران و پدیدآورندگان مولفان و بالاخره زمینه های پیدایش حقوق مالکیت فکری را فراهم آورد، حقوق مالکیت فکری در ادامه راه به کنوانسیون برن رسید و در سپتامبر 1886 میلادی به تصویب رسید و از سال 1887 تاکنون به جز چند کشور بقیه به آن پیوستهاند.
امریکا 103 سال پس از تصویب کنوانسیون در ماه مارس 1989 به آن پیوست. پیش از آن از سال 1960 میلادی دولت فدرال آمریکا تحقیقاتی را برای ایجاد شبکه جهانی انتشار تحت نام اینترنت پی گرفت و فضای مجازی در سالهای بعد به بستر مهم و موثری برای انتشار آثار، اخبار و انواع محتوی تبدیل شد. عصر دیجیتال تغییرات مهمی در شیوه های انتشار، اطلاع رسانی، خواندن و نوشتن ایجادکرد.
نیکلاس کار نویسنده و پژوهشگر این حوزه در کتاب (سطحیها! اینترنت با مغز ما چه میکند؟! (The shallows! What Internet is doing with our Brain) با غیبتی آشکاراز این دوره چنین یاد می کند. «زمانی در دریای واژگان غواصی میکردم. اکنون سوار بر جت اسکی بر سطح میرانم» و در جایی دیگر به این نکته اشاره میکند که «نوع خواندن، نوع نوشتن را هم تغییر میدهد.»
این تغییرات به حوزه خواندن و نوشتن محدود نشد و حقوق صاحبان آثار و محتوی و کپی رایت را نیز با قوت تحت تأثیر قرار داد. ضرورت حفظ حقوق آثار در سال 1976 منجر به تصویب قانون کپی رایت شد و در ادامه در اکتبر سال 1998 قانون کپی رایت هزاره دیجیتال، (DMCA) به امضای رئیس جمهور وقت آمریکا رسید.
هدف از تصویب این قانون ناکارآمدی قوانین موجود در تعیین تکلیف حدود تکالیف و حقوق صاحبان آثار و دارندگان فضاهای مجازی و وضع قوانین تازه برای حل مسائل جدید بود. قانون یاد شده دو معاهده سال 1996 سازمان جهانی حقوق مالکیت فکری (وایپو) تحت عناوین معاهده کپی رایت وایپو و معاهده اجراهای نمایشی و صوتی را نیز مورد استفاده قرار داد. ظهور و فعالیت وسیع گسترده عرضه کنندگان خدمات اینترنتی و آنلاین و قرار دادن نامحدود امکانات به اشخاص ثالث به منظور بارگذاری و کپی انواع محتوی در سایت های مربوطه، مرزهای حقوق مالکیت فکری را درنوردید و الزامات تازه ای را برای محافظت از حقوق صاحبان آثار و محتوی به میان کشید و به این ترتیب قانون (DMCA) استفاده روز افزونی یافت. آغاز فعالیت گوگل، یوتیوب و انواع عرصه کنندگان خدمات اینترنتی و اصطکاک فعالیتهای ایشان حقوق صاحبان آثار و محتوی، مباحث جدید را پدید آورد و به طرح و اقامه دعاوی بسیاری بر علیه عرضه کنندگان خدمات اینترنتی انجامید.
دادگاه ها با پرونده هایی در این رابطه مواجه شدند که ناگزیر از رسیدگی به آنها و حل و فصل دعواها بودند. قانون DMCA و قانون «محدودیت مسئولیت تجاوز به کپی رایت» (The online Copyright Infringment Liabiliyu Limitation ACT) که به عنوان بخشی از قانون DMCA 1998 به تصویب رسیده بود، در صدور احکام مورد استناد قرار گرفتند.
در این میان قانون «محدودیت مسئولیت تجاوز به کپی رایت» شرایطی را برای استفاده عرضه کنندگان خدمات اینترنتی از حمایت این قانون فراهم آورد که اصطلاحا به «حاشیه امن» (Safe Harbour) معروف شد. استفاده از حمایت «حاشیه امن» برای عرضه کنندگان خدمات اینترنتی که مبادرت به ذخیره انواع محتوی در سایت خود می کنند، در صورتی ممکن است که شرایط زیر محقق شوند:
- مستقیما از تجاوز به محتوای دارای کپی رایت، کسب سود نکنند.
- از عرضه محتوای متجاوز به کپی رایت مطلع نباشند.
- به محض دریافت اخطار از صاحب محتوای دارای کپی رایت، بیدرنگ نسبت به حذف آن اقدام نمایند.
پرداختن به ابعاد حقوقی این پرونده ها در این فرصت ممکن نیست. کتابهای متعددی در این زمینه منتشر شدهاند. از جمله کتاب «گوگل و حقوق» که توسط عدهای از حقوقدانان اروپایی به نگارش درآمده است و به بررسی انواع فعالیتهای عرضه کنندگان خدمات مجازی و به ویژه گوگل مبادرت نموده و با شرح و توضیح هریک از کارکردهای این غولهای اینترنتی به آرای صادره از سوی دادگاهها و تفسیر آنها پرداخته است.
آشنایی من با این کتاب به سال 1389 باز میگردد که در دانشکده حقوق دانشگاه هنگ کنگ فردریک بورگسیوس را ملاقات کردم. او حقوقدانی از هلند بود که برای گذراندن دوره تابستانی به دانشکده حقوق دانشگاه هنگ کنگ آمده بود. علاقه مشترک ما به موضوع «کپی رایت» ما را به یکدیگر نزدیک ساخت و مباحثات بین ما به ویژه برای من بسیار آموزنده بود.
من از کئوانسیون برن، از «حقوق معنوی» و تفاوت های «کپی رایت» و «حقوق مولف» در دو سیستم حقوقی «کامن لا» و «حقوق نوشته» میگفتم که البته برای وی که دانش آموخته دانشکده حقوق آستردام بود، تازگی نداشت و او از چالش های «کپی و رایت» در فضای مجازی میگفت که فهمش برای من دشوار و همراه با غبطه بود و از مقایسه سرمایه ناچیزمان در این رشته حقوق با آنچه که در جهان میگذشت اندوهگین میشدم. انگیزه وافری برای آگاهی یافته بودم و از او خواستم که در این زمینه مرا یاری کند، به کشورهایمان بازگشتیم.
ارتباط ما ادامه یافت و صرفنظر از مطالبی که برایم میفرستاد و کتابهایی که معرفی میکرد در تابستان سال بعد زمینه گذراندن دوره کوتاه مدتی را در همین حوزه در دانشگاه آمستردام برایم فراهم کرد. در طی این دوره مطلع شدم که کتاب «گوگل و حقوق» توسط انتشارات اشپرینگر در دست انتشار است.
فردریک نویسنده فصل چهارم این کتاب بود که عنوانش «گوگل و حفاظت او اطلاعات شخصی» بود. در این باره گفتگوهای سودمندی بین ما در گرفت و مشتاق شدم که کتاب را بخوانم. کتاب منتشر شد و آن را خواندم و هم او تشویقم کرد که آن را ترجمه کنم. کتاب ساده نبود و ترجمه آن مستلزم صرف زمان زیادی بود که مشغولیت و مسئولیت صنفی مانع انجام آن میشد. از دوست و همکار جوانم آقای بهرام محتشمی خواستم که در این امر مشارکت کند. کتاب ترجمه شد و بارها بازخوانی شد و اکنون مراحل نهایی ویرایش آن در دست انجام است و امیدوارم که به زودی جهت مطالعه علاقمندان عرضه شود.
اخذ مجوز از ناشر اصلی به منظور رعایت «کپی رایت» برای ترجمه و انتشار اثری درباره «کپی رایت» ضروری بود و مذاکرات یک سال و نیم به طول انجامید تا بالاخره ناشر موافقت نمود که برای چاپ نخست بدون اجازه آثار و محتوای در فضاهای مجازی از جمله کانال های تلگرامی یاری خواهد کرد.
دست از مس وجود، چو مردان ره بشوی
تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی
حافظ
انتشارات آگاه در اواخر دهه چهل شمسی با مشارکت محسن بخشی و حسین حسین خانی شروع به کار کرد و ظرف مدت کوتاهی همزمان با کوچ کتاب فروشان و ناشران از شاه آباد سابق به راسته روبروی دانشگاه تهران انتشارات آگاه نیز کار خود را در این راسته پی گرفت.
حاج محسن بخشی اداره کتاب فروشی را به عهده داشت و تجربه و احاطه وی در کتاب فروشیهایی که پیش از آن در آنها مشغول به کار بود موفقیت وی را تضمین می کرد. روزهای جمعه در حین بالا رفتن به مقصد شیربلا اغلب حاج محسن بخشی و دوستانش را میدیدم که در حال فرود بودند و سیمای شیرین و دوست داشتنی اشبه خاطرم میآورد که وی مدیر کتاب فروشی آگاه است که به خاطر حسن ساوکش مشتاقانه به آنجا می رفتیم. مدیریت تولید و انتشار به عهده حسین حسین خانی بود.
دهه چهل بیگمان از دوره های مهم تاریخ معاصر ماست. انقلاب سفید شاه و مردم جنبش پانزدهم خرداد، گسیخته شدن زارعین از زمین های کشاورزی تحت نام اصلاحات ارضی و صنعتی شدن کشور از طریق برپایی صنایع تولید وسایل مصرف، تاسیس موسسات آموزش عالی و ایجاد رشته های تحصیلی در آنها و دانشگاه های دولتی به منظور پاسخ گویی به نیازهای این دوره، ایجاد اقشر متوسط و مدرنیزاسیون از بالا مجموعه مسائلی را پدید آورد که فهم آنها ضرورت بسیاری یافت.
از جمله ابزارهایی که کمک شایانی به شرح و تفسیر آن موقعیت پیچده کرد،کتاب بود، ضرورت تألیف و ترجمه کتابهایی که بتوانند شرح و توصیفی در فهم آن دوره به دست دهند پیش از پیش نمایان شد و حسین خانی با درکی صحیح از این موقعیت مبادرت به انتشار آثاری نمود که بر غنای گنجینه نشر کشور افزود.
حسین خانی و بخشی بیش از نیم قرن با یکدیگر دوستی و شراکت کردند و پیوندشان گسیخته نشد، روزی که زنده باد حاج محسن بخشی از جهان رفت، حسین خانی با اندوهی بزرگ از من خواست اتحادیه ترتیبی بدهد که پیکر بخشی در قطعه نام آوران به خاک سپرده شود. تفاوت های سلیقه و دیدگاهشان آشکار بود ولی دو موضوع مشترکاً مورد علاقه جدی آنها بود.
عشق و علاقه به کتاب و کتاب خوانی که آنها در مسیر طولانی پشت سرنمایش روشنی از آن عرضه کرده بودند.
دیگری فعالیت صنفی و شرکت در امور جمعی صنفی و انجام کارهای رفاهی و خیریه برای اعضای صنف، ترویج نظریه ترجیح منافع صنفی بر منافع فردی که شعار همیشگی ایشان بود.
آبان ماه سال جاری شاهد برگزاری دو مراسم در بزرگداشت و یادبود هردو بود. دوستان و همکاران حسین خانی روز چهارشنبه دهم آبان دردانشکده ادبیات دانشگاه تهران گرد آمدند و طی مراسم باشکوهی از فعالیتها و خدمات وی قدردانی کردند دور روز بعد جمعه دوازدهم آبان دوستان، همکاران، بستگان حاج محسن بخشی مراسم اولین سالگرد خاموشی وی را بر پا داشتند.
یادو خاطره زنده یاد بخشی همواره گرامی و عمر حسین خانی دراز باد.
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق
ثبت است برجریده عالم دوام ما
حافظ
محمود آموزگار
مجله بخارا شماره 122
شما می توانید برای بدست آوردن آگاهی بیشتر، به قسمت ارتباط با ما بروید و با کارشناسان ما تماس حاصل فرمایید.
تازه ترین های «ایران مجوز» را در اینستاگرام دنبال کنید.