تحلیلی بر دو یادداشت پیرامون شرکت های موسیقی
رسول ترابی، در سال های دور به عنوان خبرنگار و بعدها به عنوان تهیه کننده کنسرت، ناشر موسیقی و همچنین رئیس هیئت مدیره موسسه آوای دوران در بین اهالی این حوزه شناخته شده است. او که تهیه کنندگی کنسرت و بعضا نشر آثار خوانندگانی همچون اشوان، سینا حجازی، فرزاد فرزین، سون بند و مهدی جهانی را در رزومه خود دارد در شهریور سال 86 طی یک یادداشت در روزنامه دنیای اقتصاد به تحلیل خود پیرامون وضعیت شرکت های موسیقی و تولیدات آن ها پرداخته است. ترابی در این یادداشت از عدم فعالیت و رونق شرکت های موسیقی انتقاد و احساس تاسف می کند و همچنین از فروشگاه هایی می گوید که نام شرکت موسیقی را یدک می کشند و هیچگونه استانداردی ندارند. او به این نکته اشاره می کند که تعداد شرکت های فعال موسیقی کمتر از انگشتان یک دست است که با یک حساب ساده، مقرون به صرفه بودن تولید یک آلبوم موسیقی و درآمدزایی از آن را زیر سوال می برد. تصویرسازی او از یک کمپانی موسیقی در آن سال چیزی جز کسادی بازار، خاک خوردن آثار قدیمی و عدم چرخه درست برای بازار موسیقی نبود. در جایی دیگر پخش و نشر موسیقی برای شنیده شدن را به دلیل نبودن راهکارهای جدید در صنعت موسیقی، تلف شدن وقت، انرژی و سرمایه می داند. ترابی از آن روی سکه موسیقی می گوید: ” هر چه در سایر کشورها هنر موسیقی به صنعت موسیقی تبدیل شده و کشورهای بدون موسیقی با موسیقیهایی که از سایر کشورها وام گرفتهاند، تجارت و اقتصادسازی میکنند، در اینجا تمامی ارکان موسیقی به بیماری مزمن و واگیردار مبتلا شدهاند.”
او به صورت تلویحی می گوید در ایران مفهوم صنعت موسیقی شکل نگرفته است.
اما برای برون رفت از آنچه رسول ترابی به آن با مضمون رکود در موسیقی آن روز یاد کرده چه راهکاری نیاز بوده است؟
حال در سال 1399 پس از حدود 13 سال از انتشار این مطلب، سیاست هایی در وزارت ارشاد و به خصوص دفتر موسیقی جهت تاسیس و فعالیت هرچه بیشتر موسسات فرهنگی هنری اعمال شده است که در یادداشت گذشته ایران مجوز، فرزام توسلی، مدیر مسئول موسسه ویوا آوا از آن به عنوان سیاست های کمونیستی یاد کرده است. او در این یادداشت که دی ماه 98 در روزنامه مردم سالاری به چاپ رسیده است گفته: ” در سالهای گذشته صنعت موسیقی ایران رنگ و بوی واقعی تر یک صنعت هنری را به خود گرفته است”. این جمله تفاوت این دو یادداشت را نشان خواهد داد. او در شرایطی که تعداد شرکت های موسیقی و برگزاری کنسرت ها، ده ها برابر بیش تر از زمان نگارش نوشته رسول ترابی شده از عملکرد شرکت ها و موسسات فرهنگی هنری به شدت انتقاد و آن ها را به عقب راندن صنعت موسیقی در ایران متهم کرده است. البته قبل از هر چیز مسببین اصلی این موضوع را وزارت ارشاد و دفتر موسیقی دانسته و صلاحیت اکثر مدیرمسئولان موسسات را طبق آنچه خود وزارت ارشاد طی یک فرم، شاخص و معیار قرار داده است مردود می داند. در ادامه یادداشت نیز بر حمایت از ناشران موسیقی تاکید داشته و معتقد است موسسات ناشر در بین قدرت، هیاهو و لابی شرکت هایی که بنای خود را صرفا بر درآمدزایی از طریق روابط و سیاسی کاری گذاشته اند نادیده گرفته می شوند و از بین می روند. توسلی افرادی را شایسته مدیریت موسسات فرهنگی هنری دانسته که به زعم او ” مدیر، هنرمند” هستند و خواهان این است که بعد از این سیاست هایی اعمال شود تا موسساتی که نشر موسیقی را جدی گرفته و به برون رفت از رکود صنعت موسیقی کمک می کنند فرصت بیشتری برای فعالیت داشته باشند.
مطالعه و تحلیل این دو یادداشت به فاصله زمانی 13 سال می تواند نمایی جدیدتر از نقش شرکت ها در صنعت و هنر موسیقی ایران به ما بدهد و این سوالات اساسی را ایجاد کند حال که تعداد شرکت های موسیقی در ایران چندین برابر شده، به چه اندازه نقش خود را در پیشبرد صحیح صنعت موسیقی ایفا کرده اند و چه کسانی و با چه اهدافی در این مسیر آن ها را مدیریت کرده اند؟!
تازه ترین های «ایران مجوز» را در اینستاگرام دنبال کنید.