بردیا صدرنوری
۲۰ شهریور ۱۳۹۷
مولف کتاب «طرح جامع موسیقی کشور» معتقد است هنوز تعاریف مشخصی از «نظارت»، «ارزیابی» و «کنترل کیفی» از سوی متولیان فرهنگ از جمله دفتر موسیقی ارشاد ارائه نشده است.
بردیا صدرنوری نوازنده، ناشر و مولف کتاب «طرح جامع موسیقی کشور» با اشاره به چالشها و مشکلات پیش روی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حوزه نظارت کیفی آثار موسیقایی بیان کرد: حوزه تخصصی و تحصیلی من در دانشگاه مهندسی و مدیریت است و آنچه بنده در طول تحصیلات دانشگاهی فرا گرفتهام دلالت بر این نکته دارد که بین «نظارت» و «کنترل کیفیت» و بین «ایجاد محدودیت» و «مراقبت» تفاوتهای زیادی وجود دارد و میتوانیم درباره هرکدام از اینها تحلیلها و بررسیهای علمی زیادی انجام دهیم.
صدرنوری افزود: در چارچوب وظایف نظارتی دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نکته مهم ارائه نشدن تعاریف فوق و چگونگی اعمال آنها در این مجموعه، به ذینفعان یعنی هنرمندان و موسسات فرهنگی و هنری و اهالی فرهنگ و هنر است.
وی ادامه داد: شما به وظایف مدون دفتر موسیقی توجه کنید، اولین بند آن تدوین سیاستهای اجرایی، هدایتی و حمایتی برای اعتلای موسیقی ایرانی است. یعنی میبایست مجموعهای از روشها و شاخصها طراحی و تدوین و به صورت شفاف در اختیار همگان قرار گیرد تا هم دست اندرکاران اداری و هم هنرمندان و موسسات بدانند چگونه عمل کنند تا دچار برخوردهای سلیقهای و یا انحرافات اجرایی نشوند.
نظارت مقدم بر کنترل است
صدرنوری ادامه داد: باید توجه شود که بین نظارت (Supervision) و کنترل (Control) در ادبیات علمی تفاوت وجود دارد. وقتی در حوزه مدیریت بحث «نظارت» به میان میآید، یعنی شما فرآیند انجام کار را مشاهده میکنید و بر اساس یک مجموعه سنجش و مقایسه با یک سری استاندارد، انحرافات احتمالی یا صحت انجام کار را مشخص میکنید. اما در «کنترل»، شما با اقدامات اجرایی خود انحرافات را به نقطه درست یا به حداقل میرسانید و عملیات اصلاحی انجام میدهید.
وی افزود: بنابر این تعاریف نظارت مقدم بر کنترل است. در این میان آنچه مهم است شفاف بودن چگونگی عمل و پرهیز از زیادهرویها و خروجهای احتمالی از منطقهای قانونی است. بهعنوان مثال وقتی معاونت فرهنگی ارشاد به یک کتاب مجوز رسمی میدهد و بعد برای استفاده از محتوای همان کتاب (شعر یا هر روایت دیگر) در یک موسیقی یا تئاتر مجبور به اخذ مجوز دوباره هستید، یعنی متولیان امر فرهنگ به یک اجماع نظر در مورد شاخصهای ارزیابی، نظارت و کنترل نرسیدهاند. برای همین دیده میشود با تغییر مدیریتها و حتی کارمندان، تفاوت در رویهها ایجاد میشود. این امر مربوط به یک دوره مدیریتی خاص هم نیست و همواره این معضل وجود داشته است.
آیا شاخصهها تعیین و تعریف شده اند؟ سنجض و ارزیابی شاخصهها چگونه انجام میشود؟ اگر تعریف شدهاند چگونه است که اینقدر اشعار و ترانههای بیمحتوا، ملودیهای وارداتی، اجرای غیرزنده (پلی بک) بر روی صحنه کنسرت به چشم میخورد. اساسا آیا در این فضا شعر حافظ و سعدی و فردوسی نیازمند اخذ مجوز است!؟
مدیر موسسه فرهنگی هنری «راد نواندیش» با بیان این نکته که برای ساماندهی این فضا قطعا باید در تعاریف واژگان کلیدی به تفاهم رسید، گفت: بازهم تاکید میکنم در نهادی مانند دفتر موسیقی ارشاد باید مشخص شود که موضوع «نظارت» بر اساس چه شاخصههایی انجام میشود. اصلا در این چارچوب، نظارت کیفی روی چه موضوعی استوار است؟ آیا این نظارت روی فرآیند است یا روی محصول؟ آیا شاخصهها تعیین و تعریف شدهاند؟ سنجش و ارزیابی شاخصهها چگونه انجام میشود؟ اگر تعریف شدهاند چگونه است که اینقدر اشعار و ترانههای بیمحتوا، ملودیهای وارداتی، اجرای غیرزنده (پلی بک) بر روی صحنه کنسرت به چشم میخورد. اساسا آیا در این فضا شعر حافظ و سعدی و فردوسی نیازمند اخذ مجوز است!؟
نقش صداوسیما در تخریب سلیقه موسیقایی مردم!
صدرنوری اظهار کرد: در تمام کشورهای دنیا بسته به نظام سیاسی و اجتماعی موجود، نظارت و حتی ممیزی هم هست، اما وجه تمایز ما با آنها در این است که آنها روی عرضه موسیقی خوب تاکید بسیار ویژهای دارند. آنها از موسیقی فرهنگی حمایت میکنند و از کودکی گوشها را به شنیدن موسیقی خوب عادت میدهند، از طرفی آنقدر تنوع موسیقایی وجود دارد که شنونده میتواند دست به انتخاب بزند. اما شما در ایران خیلی حق انتخاب موسیقایی ندارید. صداوسیما به عنوان فراگیرترین رسانه در بسیاری مواقع، بدترین نوع موسیقی را به خورد مردم میدهد و مهمترین نقش را در تنزل سلیقه موسیقایی مردم و خراب کردن گوش مردم داشته است.
طراح و مدیر برگزاری جشنواره موسیقی نوای خرم افزود: همواره و در طول سنوات، سیاست دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر اساس محدودیتها و مضایقی که برایش وجود داشته، سیاستی منفعلانه بوده است که به نظر باید روی آن یک باز تعریف اساسی کرد و تا جایی که اطلاع دارم این اتفاق در حال انجام است و در تلاشند تا رویهها را بازنگری کنند. البته ما طی سالهای گذشته در کتاب «طرح جامع موسیقی کشور» به این موضوع اهمیت فراوانی دادیم. من معتقدم باید روی سه حوزه «هدایت»، «حمایت» و «نظارت» دریچه نویی در دفتر موسیقی وزارت ارشاد گشوده شود تا دوستان تکلیف شان را با خود، با متولیان فرهنگ و هنر، با هنرمندان و موسسات هنری و با مردم مشخص کنند و بر اساس یک نقشه راه بتوانند در جهت حمایت از تولید آثار موسیقایی متناسب با فرهنگ ایرانی تسهیلاتی را برای هنرمندان و مخاطبان فراهم کنند.
شفاف نبودن برخورد سلیقهای به همراه دارد
صدرنوری افزود: در برخی کشورهای اروپایی از مالیاتی که اخذ میگیرند به طبقات ضعیفتر جامعه سهمیه بلیت کنسرت، تاتر و سینما میدهند تا آنها هم از این حوزه بهرهمند شده و احساس نامناسبی در کنار طبقات قویتر نداشته باشند. ما باید به این مفهوم برسیم که حمایت یا نظارت در چه سطحی باید تعریف شود؟ قطعا در این شرایط است که هم نوع موسیقی فاخر این سرزمین از نسل گذشته چون موسیقی خرّمها و بدیعیها گرفته تا نسل فعلی چون علیزادهها و کلهرها به درستی معرفی شده و هم وجه تجاری و اقتصادی موسیقی ما که لازمه ادامه حیاتش است دارای چارچوبی نظاممند میشوند.
این نوازنده پیانو تاکید کرد: دیگر وقت آن رسیده که حلقه مفقوده موسیقی ایران را با کمک یکدیگر پیدا کنیم. ما باید به دستورالعمل مشخصی در حوزه هدایت، حمایت و نظارتهای دولتی برسیم و بدانیم که با در نظر گرفتن چنین رفتارهای مدیریتی است که میتوانیم شرایط کیفی فعالیتهای موسیقایی کشور را ارتقا بخشیم. من به هیچ عنوان مخالف نظارت و حتی کنترل نیستم، اما قطعا باید قاعده مند، رویه مند و شفاف باشد.